- دسته بندی: موفقیت , روشهای موفقیت ,
- تاریخ ارسال : شنبه 02 شهریور 1392 ساعت 20:41
- منتشر کننده : پرتال تفریحی ، اجتماعی پاتوق ایرانیان
- ارسال توسط : admin
- تعداد بازدید : 2021 بار
- تعداد کامنت ها : 0 کامنت - مشاهده کامنت ها ------------------یک
خلاصه مطلب :
چند سال پیش سردرگم شده بودم. احساس خستگی، ترس، تردید، اضطراب و شکست میکردم. در بنبست کاری گیر کرده بودم و از انتظارات جامعه به تنگ آمده بودم. نمیدانستم واقعاً باید با زندگیم چه کنم.
آنقدر برای خودم ارزش قائل بودم که بخواهم زندگیم را تغییر دهم اما نمیدانستم از کجا باید شروع کنم. روزها را با این امید میگذراندم که اوضاع تغییر کند--که بتوانم از زندگی که روحم دیگر تحمل آن را نداشت فرار کنم.
بدترین قسمت ماجرا اینجاست که من طوری زندگی میکردم که جامعه از من انتظار داشت. اینکه کار مطمئنی پیدا کنم و سخت کار کنم ، پلههای ترقی را بالا بروم.
ادامه مطلب
شماره مطلب : 205
چند سال پیش سردرگم شده بودم. احساس خستگی، ترس، تردید، اضطراب و شکست میکردم. در بنبست کاری گیر کرده بودم و از انتظارات جامعه به تنگ آمده بودم. نمیدانستم واقعاً باید با زندگیم چه کنم.
آنقدر برای خودم ارزش قائل بودم که بخواهم زندگیم را تغییر دهم اما نمیدانستم از کجا باید شروع کنم. روزها را با این امید میگذراندم که اوضاع تغییر کند--که بتوانم از زندگی که روحم دیگر تحمل آن را نداشت فرار کنم.
بدترین قسمت ماجرا اینجاست که من طوری زندگی میکردم که جامعه از من انتظار داشت. اینکه کار مطمئنی پیدا کنم و سخت کار کنم ، پلههای ترقی را بالا بروم.